اگر امریکا بیاید ....
این روز ها که مسئولین سعی دارند با این امریکایی های گوگولی مگولی ارتباط برقرار کنند ، خیلی به اینده فکر می کنم .
اگر یک روز ما با امریکا رابطه داشته باشیم وامریکا در کشور ما سفارت و مقر نظامی و .. داشته باشد ، چه اوضاعی داریم ؟
چند روز پیش در مورد افغانستان فیلمی دیدم . شنیدن گفته های ادم های فیلم جای تامل دارد .
ما انقلاب کردیم ... طرفدار سوریه و حزب الله و حماس هستیم .... مهم تر اینکه ابهت امریکا را توی دنیا شکستیم ( تسخیر لانه جاسوسی ) .... در مقابل تحریم هایشان مقاومت کردیم .... رفیق شفیقشان را به رسمیت نمی شناسیم و نفت و گاز و منابع طبیعی و... داریم
چرا نباید فکر کنیم ، اگر ما هم سستی کنیم این اتفاق ها برای ما هم می افتد.
با این اوصاف نمی دانم اگر امریکا دستش به ایران برسد چکار میکند.. شاید تا هزاران سال نگذارد حتی یک بوته هم توی این سرزمین سر بلند کند !
این خبر مربوط به سال پیش است یعنی الان از کشتار قندهار دو سال گذشته
واما داستان
*خبرنگار : ماجرا چیست ؟
**زن : این بنده های خدا را با گاز سوزانده اند . امریکایی ها این مومنان خدا را نیمه شب کشته اند ، ببینش سوزانده شده اند .
*چرا کشتند ؟
** مگر این ها افراد طالبان هستند که این ها را کشتند ؟ این ها مسلمان هستند . بچه های کوچک دیگری هم هستند .
هنوز دارند با سگ ها می گردند ؟
دو خانوار هستند . ساعت 2 نیمه شب بود که صدای شلیک آمد . وقتی رفتم دیدم هر دو بچه افتاده اند . دو زن و یک مرد هم بودند .
*چند نفر شهید شدند؟
**11 نفر 4 دختر و 4 پسر و 3 ادم بزرگسال ، بچه ی دو ساله هم بینشان هست . چه کسی با مسلمانان این طور رفتار می کند ؟
می گویند این ها طالبان هستند . آیا این ها هم طالبان هستند ؟( اشاره به کودک می کند )
به خدا قسم در این 5 ماه حتی یک بار هم طالبان ندیدم ، نمی دانم طالبان سیاه است یا سفید ؟
امریکایی ها مدام ما را می گردند . با سگ هایشان می گردند . شبها هم با هواپیما هایشان می گردند . این پلیس امنیتی ما از اینجا برود هیچ اتفاقی نمی افتد
این جا قریه و وطن ماست ، ما را با سگ هایشان مدام می گردند ، کنار مسجد بیایی نشانت می دهم که کوچک و بزرگ ما را می گردند .
شبها با سگ هایشان می آیند و ما حق نداریم حرفی بزنیم . می گویند سر و صدا نکنید
مرد : هروقت بخواهند داخل خانه ی ما می شوند ، در ها را می شکنند و هر جا را هر وقت که بخواهند می گردند .
*امریکایی ها چند نفر بودند؟
**گفتند از خانه بیرون نیایید ، حرف هم نزنید . در خانه ی این مرد حتی یک نفر هم زنده نمانده است .
نماز شام را که خواندیم به خانه رفتیم به خاطر پرواز هواپیماها نمی توانیم بیرون باشیم .
*چه ساعتی این جوری شد ؟
**نصف شب این جور شد .
*ماجرا را تعریف کن ، تو که از ماجرا آگاه هستی ، امریکای ها چند نفر بودند؟
**ساعت 2 نیمه شب بود که برای تهیه سحری بیدار شدم ، شب دهم ماه روزه بود که سر و صدا آمد . گفتند : امریکایی ها امدند از خانه بیرون نیایید ، صحبت هم نکنید . می گویند در مقابل امریکایی ها هیچ حرفی نزنید .
امریکایی ها آمدند و به سوی این خانه که نزدیک ماست رفتند . دیدم که امریکایی ها به خانه ان ها رفتند، همان اول به سگ انها شلیک کردند . همان سگی که جلوی دروازه است و زخمی شده است . بعد از اینکه سگ زخمی شد به سمت خانه ان ها شلیک کردند .
همان موقع از درون خانه چند نفر بیرون را نگاه می کردند
می گویند موقع عبور هواپیما بیرون نباشید ولی اینکه این ها را کشتند به خاطر عبور هواپیما و اینکه این ها بیرون باشند که نبود!
گفت وگوی زیرهم که در ادامه فیلم امده ، بی شباهت به این روزهای ما نیست ! البته در مفهوم ( گفت و گوی یکی از اهالی روستا با حامد کرزای رئیس جمهور وقت افغانستان در مورد حادثه کشتار قندهار
می شنوی ؟ علیکم السلام
کرزای صاحب ! شما ادعا می کنید که امریکایی ها به خانه ما حمله نمی کنند ؟
گفته بودی به وطن ما حمله نمی کنند ، این دفعه اول نیست که این کار را می کنند .
11 نفر از ما را در یک خانه کشتند و شهید کردند و یک نفر را در جای دیگر
بقیه را هم دربدر کردند. برای خاطر خدا فریاد این وطن را بشنو ، تو چرا یک جا ساکت نشسته ای ؟
ما را خوار و ذلیل کرده ای . تو به ریش سفید های ما قول دادی ، که امنیت ما را از این ها می گیری . کدام امنیت ما را گرفتی ؟
این امریکایی ها علیه ما سلاح استفاده می کنند .
گفته بودی از امریکا علیه ما استفاده نمی کنی . از یک طرف پلیس ملی فرستادی ، از طرف دیگر امریکایی ها آمدند ؟
وطن را در بدر کرده اند . به خاطر خدا بگو به کوه ها بروند و منطقه مسکونی را رها کنند ؟
از یک خانه 11 نفر و 6 نفر را در خانه دیگر کشتند . 4 ،5 نفر زخمی شدند و این جا افتادند .
نگاه کن !گوش کن به من این پلیس ملی و نیروی امریکایی هیچ فرقی برای ما نمی کند
پلیس ملی را برای امنیت ما مامور کرده ای ؟ ما حتی شب ها نمی توانیم بیرون بیاییم ببینیم تیر اندازی از پلیس ملی است یا امریکایی ها ؟
شعر زیر از الیاس علوی شاعر افغانستانی برای حادثه کشتار قندهار است.
شازیه، عبدالصمد،شعیب، نورالله، عایشه، زمری، حمیدالله، زبیده، جلال الدین، نصیبه، عقیله، نورمحمد، جان آقا،شفیقه، ایمل، شهرزاد
در خواب بودند /
که عسکر امریکایی دلش گرفته بود /
آمد در قریه قدم زد/
دلش گرفته بود /
سیگارش را گیراند/
دلش گرفته بود/
تفنگش را نگاه کرد /
دلش گرفته بود
بعد شانزده بار ماشه را چکاند /
دلش آرام گرفت /
و به پایگاه بازگشت.
.: Weblog Themes By Pichak :.