به نام خدا

شرط ایمان داشتن اعتقاد به هفت اصل است

ایمان به خدا / ایمان به ملائکه / ایمان به غیب / ایمان به ارسال انبیاء/ ایمان به کتاب / ایمان به آخرت / ایمان به آیات الهی

فرد مومن باید همزمان به این 7 اصل اعتقاد داشته باشد . واگر به یکی از این ها مومن نباشد ایمان او مورد قبول نیست .

مسلما یک فرد مومن در لحظات حساس و سخت و پراسترس به خدا توکل کرده و از او کمک می خواهد قران می خواند به ائمه متوسل می شود و این جاست که می تواند کارهایی انجام دهد که تصورش برای همگان سخت است و غیر قابل قبول

حالا  تصور کنید ظهر جمعه است و شما همراه خانواده منتظر پخش فیلم سینمایی از شبکه ی ملی می باشید

فیلم در مورد انرژی هسته ایست و شما خوشحال از اینکه صداوسیما در مورد  موضوع مهم انرژی هسته ای فیلم ساخته . طبق معمول یک خراب کار و نیروهای امنیتی که بدنبال کشف و خنثی کردن توطئه هستند .

اگر از شخصیت علمی فیلم که فرد ترسوایست و قرار است ترور شود بگذریم {این فکر به ذهن خطور می کند که دانشمندان شهید هم آیا این طور بودند؟( چند دلیل برای این مورد دارم اول اینکه اسم یکی از شهدا در فیلم گفته می شود وقتی که مامور می خواهد فرد مورد نظر را قانع کند تا متوجه خطر شود ودوم  نحوه ی ترور که موفقیت آمیز نیست ) } مسئله ی مهم دیگری توجه شما را جلب می کند داستان به جای حساس رسیده و مامورین محترم فرضیه های مختلف را امتحان می کنند تا به نتیجه برسند ولی مشکل حل نمی شد!

در این وانفسا سرگروه امنیتی یا فرمانده گروه در حالی که مشوش بود......

فکر می کنید چه کار کرد ؟

داخل سرویس بهداشتی رفت و شیر آب رو باز کرد و ....

دقیقا مثل فیلم های پلیسی غربی ( این مورد رو زیاد توی فیلم های خارجی دیدم )

یک نیروی امنیتی در این سطح ، در کشور اسلامی  حتما دارای اعتقادات مذهبی است و اصولا در مواقع حساس و پراسترس یک فرد مذهبی دعا می کند، نماز می خواند،توکل و توسل می کند .

و بعد این موضوع به ذهنتان خطور می کند که  کارهای فوق تصور نیروی اطلاعات وامنیت کشور کارهایی مثل دستگیری عبدالمالک ریگی ، خنثی کردن توطئه های امنیتی که در فیلم هم نشان می داد یا پهپاد امریکایی ها که شکار شد ، همین رفتارها در افراد بروز می کرد؟

یعنی این آدم ها با روش های غربی به این نتایج  رسیدند ؟

اگر کشور ما توانسته مقاومت کند و در عرصه های مختلف موفق باشد این موفقیت مرهون ایمان قوی افراد است و نه چیز دیگر ...

ظهر 5شنبه منتظر شروع برنامه ی حذف واضافه بودم . صفحه ی پخش زنده ی شبکه ی سه رو باز کردم تا از لیست برنامه ها زمان دقیق شروع برنامه را ببینم . در جریان هستید  که برنامه هایی که به مسائل مهم روز می پردازند ، در کنداتور شبکه ها از این ساعت به آن ساعت تغییر مکان می دهند و در اخر زمانی غیر از زمان های اعلام شده پخش می شوند . این برنامه هم از این قاعده مستثنی نبود .

لیست به این ترتیب بود . انسوی سینما / اشپز سه / شهر فرش / حذف واضافه

صفحه رو لود کردم تا برنامه ی ان سوی سینما را ببینم ... گفت و گو های ضبط شده در باره ی سینما با مهمانان کنفرانس افق نو (باید به حسن انتخاب کنداتورنویس برای زمان پخش این برنامه تبریک گفت !)

برنامه ی بعدی آشپز 3 بود . لوکیشنی را تصور کنید با تمام امکانات ...

مجری کارشناس شروع به صحبت کرد. حتما فکر می کنید که آموزش را شروع کرد ولی ...

کارشناس برنامه در لا به لای تبلیغ لوازم آشپزخانه ، آشپزی هم یاد می داد.

« باسلام خدمت ببنندگان برنامه ی آشپز 3 ... امروز می خوام یه پیش غذای ساده و معمولی که همه بتونند درست کنند رو به شما اموزش بدم ...مواد لازم سیب زمینی ، پنیر پیتزا ، پارمیزان و سبزیجات معطر زیتون و...

البته شما میدونید که یک آشپز حرفه ای با هر جور مواد وامکانات میتونه بهترین غذا رو درست کنه ... ولی داشتن ابزار مناسب اهمیت داره مثل هود ، اجاق گاز و فر » 

کارشناس محترم در موقع پخت غذا توضیحاتی درباره ی این محصولات می دانند و به عروس خانم ها توصیه می کردند که برای جهیزیه از این لوازم تهیه کنند (جنسش فلان و گازش زمان داره و فِرش آلارم داره و ...)

و زیرنویس هایی که شماره ی تماس و ادرس سایت را نشان می داد. (توجه داشته باشید که برنامه ی اشپزی از شبکه ی3 را تماشا می کنید نه شبکه ی بازار)

برنامه ی بعدی و در واقع تبلیغ  بعدی شهر فرش بود  . شما در حالی که داستان را دنبال می کنید با محصولات مختلف آشنا می شوید . و البته به این موضوع مهم پی می برید که فقط محصول دلخواه خود را در این مکان پیدا می کنید!

 در این قسمت خانمی به  دنبال  فرشی است که هیچ جایی پیدا نمی شود و شوهرش حاضر است یک چک بدهد و سراغ کارهایش برود تا مثل 10 روز قبل مجبور نباشد دنبال خانم از این مغازه به آن مغازه برود .

  سپس نوبت پدری است که می خواهد برای بچه اش فرش بخرد وپس از رفتن به قسمت کودک و نوجوا ن ، با دیدن فرش هایی با طرح انیمیشن های معروف فرش مورد نظر خود را پیدا می کند . ( تعجب همه از این کار پدر که گویا تغییر وضعیت داده  هم جای بسی تامل دارد )

والبته یک موضوع که در قسمت های مختلف بیان می شود ، نگهبانی که می خواهد با یکی از کارشناسان فرش ازدواج کند .

همه ی این افراد مطلوب و مورد نظر خود را در این مکان یعنی شهر فرش پیدا می کنند !

شهری که مهم ترین چیز در آن فراهم کردن شرایط رفاه است .

یک نمونه دیگر، تبلیغ ظروف اگرین است . حرف اصلی این تبلیغ این است که اگر از این ظرف ها نداشته باشید غذای های شما محکوم به سوختن هستند . (بیچاره گذشتگان ما که همیشه غذای سوخته می خوردند و از این محصول بی نصیب بودند)

تبلیغ زندگی تجملی و سوق دادن افراد به سمت مصرف گرایی با تکیه برطمع انسان ها و نکات ظریفی از نوع سبک زندگی غربی ، در لابلای این تبلیغات جای داده شده است  .

از طرفی برنامه می سازند برای زندگی ساده و به دور از تجمل وهم چنین برنامه های دینی و  از طرف دیگرقلقلک دادن طمع انسان ها در تبلیغات ونمایش سبک زندگی غربی 

پ.ن :این عملکرد یعنی جمع نقیضین

پ .ن : به شخصه اعتقاد دارم اگر کسی از شبکه ی 1 شروع کند مقداری از برنامه را ببیند و پس از چند ثانیه شبکه را تغییر دهد ، وقتی که به شبکه hdمی رسد نه تنها دچار روان پریشی حاد شده ، بلکه معلوم نیست اعتقاداتش دست خوش تغییر  نشده باشد .